درخت معرفت




یکی ازشاهکارهای زاده ی توس، فردوسی زمان و به قول خود او : سوم برادران سوشیانت ، نیم نومیدی به م - امید مشهور ، مهدی اخوان ثالث


ای درخت معرفت جز شک و حیرت چیست بارت
یا که من باری ندیدم غیر از این بر شاخسارت
بر زمینت کشت و بردت سر به سوی آسمان ها
باغبان شوخ چشم پیر و پنهان آبیارت
یا بر آی از ریشه و چون من به خاک مرگ در شو
تا نبینم سبز زین سان هم زمستان هم بهارت
یا از آن سر شاخه های دور و پنهان از نظرها
میوه ای دیگر فرو افکن برای خواستارت
حاصلی جز حیرت و شک میوه ای جز شک و حیرت
چیست جز این؟ نیست جز این؛ ای درخت پیر بارت
عمر ها خوردی و بردی غیر از این باری ندادی
حیف ،حیف از این همه رنج بشر در رهگذارت
چند و چون فیلسوفان چون بر دیوار ندبه است
پیرک چندی زنخزن ریش جنبان در کنارت
ای کلاغ صبح های روشن و خاموش برفی
خوشتر از هر فیلسوفی دوست دارم قار قارت
چیستی و از کجایی ای گیاه ریشه در گم
و ای بنفشه ی اطلسی دیگر شناسم من تبارت
شهر افلاطون ابله دیده تا پس کوچه هایش
گشته وز آن بازگشتم می کند شربش خمارت
ما غلامانیم و شاعر در فنون جنگ ماهر
سنگ چون اردنگ می سازیم ای ابله نثارت
وعده های این همه نقل است عقل دیر باور
شاخه ای از توست چون بپذیرد این شعر و شعارت
پای پای و کور مالان من چو عمری خرج کردم
زیر سرد بی مروت سایه ات یعنی حصارت
چون گشودم چشم عبرت ناگهان دیدم که بی گه
پرده ای برفینه پوشیده سرم یعنی غبارت
من غبار گرد باد آسا بسی در دور و نزدیک
دیده ام اما ندیدستم که آید زان سوارت
سوی شهر خویش آیم باز و دیوار از هوایش
زان که دیوار آهنین ملکی است هیچستان دیارش
گلبن داوودی پاییز روشن خواهد و امید
کای درخت معرفت جز شک و حیرت چیست بارت؟
مهدی اخوان ثالث

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
ممنون